English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8426 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interlocking directorate U مدیریت واحد
pyramiding U مدیریت واحد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
directorship U مدیریت
conductorship U مدیریت
stage direction U مدیریت
menage U مدیریت
leadership U مدیریت
generalship U مدیریت
matronage U مدیریت
directorships U مدیریت
managements U مدیریت
administratorship U مدیریت
directorate U مدیریت
superintendence U مدیریت
directorates U مدیریت
administration U مدیریت
managership U مدیریت
administrations U مدیریت
management U مدیریت
career management U مدیریت مشاغل
superintendency U ریاست مدیریت
setup <idiom> U مدیریت داشتن
trusted U مدیریت امانی
maladministration U سوء مدیریت
educational administration U مدیریت اموزشی
system mangement U مدیریت سیستم
superintendence U ریاست مدیریت
facilities management U مدیریت امکانات
file management U مدیریت پرونده ها
materials management U مدیریت مواد
trust U مدیریت امانی
directorates U مقام مدیریت
directorate U مقام مدیریت
data management U مدیریت داده ها
management report U گزارش مدیریت
demand management U مدیریت تقاضا
record management U مدیریت مدارک
management expenses U مخارج مدیریت
configuration management U مدیریت پیکربندی
operational management U مدیریت عملیاتی
concurrency management U مدیریت همزمانی
management science U علم مدیریت
management system U سیستم مدیریت
task management U مدیریت وفیفه
task management U مدیریت کار
managerial economics U اقتصاد مدیریت
trusts U مدیریت امانی
management graphics U مدیریت گرافیک
run the show U مدیریت کردن
memory management U مدیریت حافظه
supply management U مدیریت عرضه
resource management U مدیریت منبع
job management U مدیریت برنامه
file management U مدیریت فایل
scientific management U مدیریت علمی
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
industrial management U مدیریت صنعتی
monopoly management U مدیریت انحصاری
production management U مدیریت تولید
record management U مدیریت رکوردها
financial management U مدیریت مالی
materiel management U مدیریت اقلام
materiel cognizance U مدیریت کالاها
materiel management U مدیریت اماد
postal directory U مدیریت پست
ownership and management U مالکیت و مدیریت
inventory management U مدیریت موجودی
file management U مدیریت پرونده
foremanship U مدیریت سرکارگری
top level management U مدیریت سطح بالا
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
directs U مدیریت یا سازمان دهی
direct U مدیریت یا سازمان دهی
directed U مدیریت یا سازمان دهی
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
data management system U سیستم مدیریت داده ها
letters of administration U سند مدیریت ترکه
database management U مدیریت پایگاه داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
project management program U برنامه مدیریت پروژه
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
input/output U مدیریت و کنترل میکند
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
wildlife management U مدیریت حیات وحش
data base management U مدیریت پایگاه داده
flow U مدیریت جریان داده
flowed U مدیریت جریان داده
flows U مدیریت جریان داده
project management system U سیستم مدیریت پروژه
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
file management program U برنامه مدیریت فایل
lower level management U مدیریت سطح پایین
framework U مدیریت پایگاه داده
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
spatial data management U مدیریت داده فضایی
dm U مدیریت داده هاanagement
middle level management U مدیریت سطح متوسط
frameworks U مدیریت پایگاه داده
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
CMIS U سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
IAB U مهندسی و مدیریت اینترنت است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
pim U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
Internet U مهندسی و مدیریت اینترنت است
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
rdbms U سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
threes U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
mis U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
mis- U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
databases U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
ims U Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
administrator U بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
administrators U بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
databases U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
prints U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
NetView U معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
print U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
printed U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
dbase iii U بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
dbms U Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
smis U for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
routinely U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetches U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
hdbms U DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
routine U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
routines U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetch U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
fetched U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
communication U پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
stock control program U نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
aggregates U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
users U پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
UDP U پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
operate U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operated U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
user U پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
operates U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
partitions U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
overlays U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
personal U امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
overlay U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlaying U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basics U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1offshoring
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
0تجلی قرآنی در سیره مدیریتی امیرمومنان علی(ع) در حوزه وظایف مدیریت
010/5d?
0واحد ضریب میرایی در مایکروویو
0environmental munificence این عبارت چه مفهومی در مدیریت استراتژیک دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com